سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بداهه سرایان

می‌رسد آیا بهار هسته‌ای؟

کی سر آید شام تار هسته‌ای؟

 

وارد آمد بر تن زار حقیر

از سی و شش جا فشار هسته‌ای

 

من بجای فخر کردن یا ریا 

می کنم جان را نثار هسته‌ای

 

کم کم آید در سبدها بعد از این

گوجه ی نفتی، خیار هسته‌ای

 

من همیشه می خورم نان و نمک

تا شود خوش حال زار هسته ای

 

بنده میگردم برای زندگی

در به در دنبال یار هسته‌ای

 

تا ظریف آمد دگر تعطیل شد

پیشرفت و کار وبار هسته‌ای

 

خواست دشمن را کند مغلوب خویش

حال، خود گشته شکار هسته‌ای

 

کرده ام پیدا یکی شغل خفن

می شوم تعمیرکار هسته‌ای

 

چون در ایران علم من بی مصرف است 

می کنم روزی فرار هسته‌ای

 

خوب باشد لحظه ای بهر کلاس

من شوم مشغول کار هسته ای

 

سالها من داشتم صبر و قرار

لیک حالا بیقرار هسته‌ای

 

این توافقنامه در می آورد

چی؟ دمار از روزگار هسته‌ای

 

کل دنیا گر خوری شام و ناهار

کی شود مثل ناهار هسته‌ای؟

 

توی خونم جای آهن هسته است

گشته ام بی شک خمار هسته‌ای

 

گر نترسند این جماعت از عدو

می شود ایران، دیار هسته‌ای

 

"یاد باد آن روزگاران یاد باد"

پیشرفت بی مهار هسته‌ای

 

ساده از پیشم نرو ای نور چشم 

میرویم از این دیار هسته‌ای

 

ما همه در انتظار روی یار

عده ای در انتظار هسته‌ای

 

من وصیت میکنم تا بعد مرگ 

چال گردم در مزار هسته‌ای

 

بی وفایی های تو کرده ست باز

قلب من را انکسار هسته‌ای!

 

با تمام و مکر و حیله کرده اند

پنج کشور انحصار هسته‌ای

 

"از محبت خارها گل می شود"

غیر از این خشکیده خار هسته‌ای

 

می شود روزی گلستان غم مخور 

میزنی یک بیشه زار هسته‌ای

 

حق ما را خورده اند این ناکسان

تیم ما هم... بی بخار هسته‌ای!

 

روی کوه و توی جنگل,زیر آب

بر لبم دایم شعار هسته‌ای

 

میخرم آخر ز سی متری قم

یک بخاری پلار هسته‌ای

 

کلهم بیکار خورشید و فلک

مانده در حول نگار هسته ای

 

تا نگاهت می کنم با عشق و تاب 

ریز می خندی نگار هسته‌ای

 

گر بکارم توی فردو من انار

میشود صادر انار هسته‌ای

 

از برای دیدن اشتون ،ظریف! 

می گذاری تو قرار هسته‌ای؟!

 

گر که حافظ بود بیتی می سرود 

از می و بوس و کنار هسته ای

 

شعرا 

آقایان:مهدی پرنیان، مهدی حمیدی، سید محمد حسینی، سعید رجبی

خانم ها:فاطمه تقی زاده، افسانه بختیاری نژاد


ارسال شده در توسط بداهه سرایان